اگه دوسش داری
وقتی ازش ناراحتی
بزن بشکن ! داغون کن حرصتو رو ظرفا و آینه خالی کن !
اما دلشو نشکن . . . !
.
.
لحظه ی شیرینی که به تو دل بستم
از تو پرسیدم من : تو منی یا من تو ؟
و تو گفتی هر دو ، و به تو پیوستم
گفتم ای کاش پناهم باشی
همه جا و همه وقت تکیه گاهم باشی . . .
و تو گفتی هستم ؛ تا نفس هست کنارت هستم . . .
.
.
از گدایی پرسیدند بدبخت تر از تو کسی هست؟ خندید و گفت: آری ، عاشقی که به عشقش نرسد!
دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم … من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم …
ترسم که قلم شعله زند صفحه بسوزد … با آن دل گریه به عزیزم چه نویسم
.
.
یادته زیر گنبد کبود دو تا عاشق بودن و کلی حسود ؟ تقصیر
همون حسودا بود که حالا شده یکی بود یکی نبود!
.
.
توی زندون عشق تو اونقدر شلوغ میکن و زندونو بهم
میریزم که مجبور بشی منو بذاری توی انفرادی قلبت !
تو” آن نیستی که به یادت بیاورم ، “تو” آن همیشه ای که به یادم می مانی . . .
.
.
بـــیـــــــا … پـایـیــز را تحویــل نگــرفــتی … زمــستــــان شـد !
.
.
نه
۲۱دسامبر، پیشگوئیِ دروغین بود
دنیا به آخر رسید
همآن روز که تو رفتی . . .
فراموش کردن یک نفر
مثل فراموشی خاموش کردن چراغ حیاط خلوت است
برای همین
همهِ روز بعد روشن میماند
بعد
همان چراغ
یادآور ات میشود
.
.
پیاده روهای این خیابانها خراب شده اند
مست اند
خیال برشان داشته
که تو دست در گردن من داری
نمیدانند
من با هر بارانی
اندوه فراموش شده ام را
با خود به خیابان میبرم
و تویی در کار نیست …
.
.
گاهی بدون بغض و گریه و بدون داد و هوار ، باید قبول کنی فراموش شدنت را !
ادامه مطلب ...
ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺑﻮﺩﻯ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ
ﺍﻣﺎ ﺷﺪﻯ ﻋﺰﻳﺰ ﻣﻦ
ﺗﻮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﯽ ﮐﺴﻰ
ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﯾﻰ ﺭﻓﻴﻖ ﻣﻦ
.
.
یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمی پرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خبر نداره
.
.
توی ذهنم یک دنیا واست حرف دارم …
ولی توی دلم یک جمله بیشتر نیست : “دوستت دارم”
میدونی وقتی واست پیام نمیدم یعنی چی ؟
یعنی پیامی در حد مرامت ندارم با مرام !
.
.
هوای فاصله سرد است ، من از کلاف دلم برایت خیال گرم می بافم
.
.
خواستی دیگه نباشی ، آفرین ، چه با اراده
لعنت به دبستانی که تو از درس هایش فقط تصمیم کبری را آموختی . . .
گرگ هم که باشی
عاشق بره ای خواهی شد
که تو را به علف خوردن وا می دارد
و رسالت عشق این است
شدنِ آنچه نیستی !
.
.
اگه عاشقت نبودم ، پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه . . .
.
.
من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم !
عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !
دوستانم همه نابند ، طلا سیری چند ؟ / درد از همه شان دور ، بلا سیری چند ؟
بی گل روی عزیزان ، نفستم می گیرد / بی حضور رفقا ، صلح و صفا سیری چند ؟
.
.
چقدر جای تو خالی ست ، جای خالی ات را با هیچ چیز نمی توان پر کرد
حتی با گزینه ی مناسب . . .
.
.
خوشبختی من پیدا کردن “تو” از میان این همه ضمیر بود . . .
یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم !
در برابرش مسئولیم …
در برابر اشکهایش ؛
شکستن غرورش ،
لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش ….
واگر یادمان برود !
در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد ،
واین بار ما خود فراموش خواهیم شد …
.
.
شاید دیگران در نبودنت “سرم“ را گرم کنند ، ولی “دلم” را هرگز
.
.
تعداد دقیق مژه هایت را میدانم ، تعجب نکن
مگر زندانی کاری جز شمردن میله های زندانش دارد ؟
من درد میکشم
تو اما چشم هایت را ببند!
سخت است بدانم میبینی و بیخیالی . . .
.
.
اگر میداد لیلی کام مجنون …
کجا افسانه میشد نام مجنون …؟
.
.
گاهی دوست دارم بدون پک زدن
فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد
شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من . . .
من درد میکشم
تو اما چشم هایت را ببند!
سخت است بدانم میبینی و بیخیالی . . .
.
.
اگر میداد لیلی کام مجنون …
کجا افسانه میشد نام مجنون …؟
.
.
گاهی دوست دارم بدون پک زدن
فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد
شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من . . .
این روزها فهمیدن زبان مادری سخت شده است
قبلتر ها وقتی می گفتند: دوستت دارم
معنی فارسی اش ساده بود
اما حالا “دوستت دارم” هزار معنی مختلف می دهد
الا دوست داشتن . . .
.
.
طب مدرن
طب سنتی
طب سوزنی
همه را امتحان کرده ام
درد بی درمان است درد دوریت !
.
.
از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد
این من که با هر ضربه ای از پا در آمد
تصمیم دارد بعد از این سرسخت باشد
تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد
تصمیم دارد هم بسوزد ، هم بسازد
ادامه مطلب ...
زندگی شبیه شعریست
قافیه هایش با من ، ” تو ” فقط همیشه ردیف باش !
.
.
گل اگر چشم خودش باز کند خواهد مرد / ماه در اوج غرورش به زمین خواهد خورد
چون به زیبایی تو حسرت ، عالم خوردند / برق چشمان تو روح از تنشان خواهد برد . . .
.
.
انسانهای خوب همانند گلهای قالی اند
نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ی چیده شدن ، دائمی اند !
اگر خوبان عالم جمع باشند / یقینا نزد من ، تو بهترینی
اگر از خوبترها حلقه سازند / تو در آن حلقه ، میدانم نگینی . . .
.
.
اگر دوستم داری بلند فریاد بزن حتی اگرنشنوم باورت می کنم عشقم . . .
.
.
گاهی فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که
خیلی دوستش دارم . . .
سبدی هست در اندیشه ی من که پراز گل بدهم هدیه به تو،
غافل از آنکه توخود ناب تری،یک جهان گل بخوردغبطه به تو.
.
.
«چه بی تفاوت زندگی می کنند آدم ها بی آن که بدانند،
در گوشه ی از دنیا تمام دنیای کسی شده اند…..!»
.
.
ماهی هم پرواز کرد…
حتی شوری دریا هم
برای نمک گیر کردنش کافی نبود.