یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم !
در برابرش مسئولیم …
در برابر اشکهایش ؛
شکستن غرورش ،
لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش ….
واگر یادمان برود !
در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد ،
واین بار ما خود فراموش خواهیم شد …
.
.
شاید دیگران در نبودنت “سرم“ را گرم کنند ، ولی “دلم” را هرگز
.
.
تعداد دقیق مژه هایت را میدانم ، تعجب نکن
مگر زندانی کاری جز شمردن میله های زندانش دارد ؟
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت ، باید بسنده کنم به رویای دیدنت
.
.
آرام ام ، مثل مزرعه ای که تمام محصولش را آفت زده ، دیگر نگران داس ها نیستم !
.
.
خوبیهاست که باعث میشه آدما دلتنگ بشن ، به خاطر همه ی خوبیات یه عالمه دلتنگتم !
.
.
حتی کفش هم اگر تنگ باشد زخم میکند ، وای به وقتی که دل تنگ باشد !
.
.
چشمانم را باز میکنم و او نیست ، این بی رحمانه ترین اتفاق هر روز است
.
.
دوستت خواهم داشت در سکوت ، مبادا در صدایم توقعی باشد که خاطرت را بیازارد
.
.
جریان چیست ؟ چرا پیدا نمیشود جسد آنانی که ادعا میکنند برایمان میمیرند ؟
.
.
کف بینی نکن ! دستی که به سویت دراز شده ، طالعش تویی !
.
.
چه زیبا گفتم دوستت دارم
چه صادقانه پذیرفتی
چه فریبنده آغوشم برایت باز شد
چه ابلهانه با تو خوش بودم
چه کودکانه همه چیزم شدی
چه زود به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی
چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم
چه حقیرانه واژه غریبه خداحافظی به من آمد
چه بیرحمانه من سوختم
.
.
بعضی ها را هرچقدر هـم که بخواهی ؛
“تمام” نمی شوند ….
همش به آغوششان بدهکار میمانی !
حضورشان”گـرم” است ؛ سکوتشان خالی میکند دل ِآدم را …
آرامش ِ صدایشان را کم می آوری !
هر دم هر لحظه “کم” می آوریشان …
آخ که چقدر کم دارمت ….
.
.
حس می کنم دنیـــــــــــا خالیست…! مگـــــــــــر تو چنـــــــــــد نفر بودی ؟!!
.
.
ته دیگ” عشق ِ اول ” را هر چقدر که بسابی ،
چه با اسکاج ِ دوست داشتن های بعدی ،
چه با سیم ِ ظرفشویی عاشق شدن های بعدی ،
از ” دلت پاک نمی شود …
حالا تو هی بساب
و از صدای نا هنجارش
سر درد بگیر …
.
.
گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد
شاید کودکــانه ..شاید بی غــرور …
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم نه ضعیفم ..نه کودکم.. بلکه پر از احساســـم …
.