در این نوشته از دلبرانه چندین شعر در مورد برادر با مضامین عاشقانه و دوست داشتنی خدمت شما ارائه نماییم.
چنانچه به هر دلیل قصد دارید که یک شعر زیبا را تقدیم برادر یا برادران خود نمایید پیشنهاد می کنیم تا انتهای پست با ما همراه باشید.
در ادامه تعداد زیادی متن و شعر در مورد برادر همراه عکس نوشته های زیبا آماده و جمع آوری کرده ایم.
برادر ، دشمنم خونخواره امشب
هوای خانه ظلمتباره امشب
چراغی بر سر راهم بگیرید
که دیو شهر شب بیداره امشب
شب است و مادران شهر غمناک
هزاران گل شکفت و خفت بر خاک
عزیزم ، داغ دارم ، دست واکن
به پا کن بیرق صبح تربناک
به عهد شبنوردیها وفا کن
برادرهای عاشق را صدا کن
بزن بر سینهی شب تیری از نور
گل خورشید را مهمان ما کن
به سیل صبحخواهان راه بستند
هزاران سینه و سر را شکستند
ولی مردم گرفته دست در دست
ز چنگ دیو مردمخوار رستند
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست
مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند
حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم
ای برادر ای تمام هستی ام
ای برادر ای نگارمستی ام
ای برادر ای که هم مادر بدی و هم پدر
دوست داشتن و دوست نداشتن
اما اغلب دوست داشتن چیره می شد
عشق و تنفر
اما اغلب عشق غالب بود
من این گونه رابطه خواهر برادری مان را توصیف می کنم
عاشقتم داداش گلم
در زندگی ام آدم های زیادی آمدند و رفتند اما
تو همیشه همه جا بودی
در میان همه جاده های انحرافی زندگی ام
آغوش تو پناهگاه آسمانی من بوده
دوست دارم داداشی من
پشت حرف های یک برادر
پشت نوازش ها
سرزنش ها
پشت تمام نگاه های معنی دارش
پشت سکوتش
پشت لبخند های پراز رازش
عشقی است پنهان تر از تمام محبت های دنیا
این یکی یاری بخواهد آن یکی سر میرسد
جز برادر کی به فریاد برادر میرسد؟
یک برادر دارم از جان خوب تر
هر چه محبوب است از آن محبوب تر
برادر مثل هر پسری که نزدیک توست، نیست
برادر بهترین دوست است
ممکن است از تو بزرگ تر یا کوچک تر باشد
اما اهمیتی ندارد، او بهترین دوست توست
داداش عزیزم
وقتی بهترین دوستانم خیانت کردند
تو برای نجات آمدی
آن زمان بود که فهمیدم
بهترین دوست واقعی من تو هستی
خواهر کوچک تو بودن به من این حق را می دهد که آزارت دهم و لحظه به لحظه سرت نق بزنم
و برادر بزرگ بودن من، تو را مسئول می کند که من را تحمل کنی بدون توجه به هرچیز دیگر
دوستت دارم داداشم
نباید یه مو از سرت کم بشه
حق نداری اخم کنی ، همیشه باید بخندی
اجازه ناراحت شدن نداری
باید خیلی مواظب خودت باشی فهمیدی ؟
حق مریض شدن نداری
باشه؟
چون من دوستت دارم داداش خوبم
خاطرات کودکی ام را برای همیشه جایی نزدیک قلبم حفظ خواهم کرد
زیرا برادری داشتم که از ابتدا من را حمایت کرد
ممنونم داداشی
برادر که داشته باشی یعنی بعد بابا یه کوه کوچکی برا تکیه داری
برادر که داشته باشی یعنی میتونی هر گِله ای که از اطرافت داری براش بگی
برادر که داشته باشی میتونی رو صورتت اشک های پاک شده رو ببینی
برادر که داشته باشی یعنی میتونی اَداهای خودتو یه بارم خودت ببینی
برادر که داشته باشی میتونی همه سرکاری ها رو تجربه کنی
برادر که داشته باشی میتونی باهاش همه جا بری
برادر که داشته باشی میدونی بعد خدا ، مامان و بابا یکی مراقبته
برادر که داشته باشی غم دنیا هم سراغت بیاد؛ باز دلت قرصه و پشتت به برادرت گرمه!
برادر که داشته باشی همه چیز خلاصه میشه تو کودکی و بازی های بچگانتون
برادر که داشته باشی حتی اگه خودتون هم پدر مادر بشین بازم تو سر و کله زدن خواهری برادریتون کم نمیشه! اون دعوا ها و بگو مگو های سر لج
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ یــــکی هس که آخـــــر شبـا با این کـه خسـتس ببرتت بــــــیرون یــــه هـوایی بخـــــوری
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﮔﻪ یه ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺑﺎﺷﻦ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﺭﻓﯿﻘﺘﻪ
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ یعنی یه ﭘﻨﺎهگاه ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺩﺍﺭﯼ
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ یـــــکی هس بیـــاد دسـتاتو گــــره بزنــه بـــــه هم تو بغــــلش و از این که نمیتونی جم بخوری لــــــذت ببــره
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ یـــــکی هس بگــــه خـــــوبه لاکات قشنگن، ولــــــــی زیادی جــــیغن
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ یکی هس بـــــگه جـــــوری بـــرو بـــــیرون که کســـی به آبجی خوشـــگلم چـــــپ نیگــــا نکـــنه ملتفتتت؟
تــــوام بـــــگی آره! بگــــه د نشد ملتفتتتتتتتت؟ تو هم جیغ بزنی بـــــــگی آرررره
خــــــــلاصه داداش که داشته باشـــــی انگار همه دنیا رو داری… یکی هس اشکاتو از رو صورتت پاکـ کنه
خوش به حــــــــــال اونایی که همه دنیــــــارو دارن! قدرشو بدونین
برادر است دیگر
گاهی برای مسیر قدم زدنش
مغز مرا انتخاب می کند
اونی که داداش نداره مثل کسیه که بدون سلاح به جنگ میره!
سلامتی همه ی داداش ها که تا هستن مثل کوه پُشت مونن : )
نیمه نانی را
با هم
دو نیمه کردیم
بی آنکه
سخن از برادری گفته باشیم
تا
تعبیر رقص گندمزار باشد
در فضیلت خوابها
و نگاه خود را
پرواز دادیم
به دنبال هر پرندهای
تا در مسیر آن
زندگی را سرابی نبینیم
برادر خوب و مهربانم دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکمرانی توست
دختری از برادرش پرسید عشق یعنی چی ؟
برادرش گفت : عشق یعنی تو هر روز شکلات مرا از کیفم بر میداری
و من هر روز باز هم شکلاتم رو همونجا میزارم
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است !
و هر انسان
برای هر انسان
برادریست…
بدون تو چیا کشیدم من
خوشی ولی خوشی ندیدم من
تو اول مسیر خوشبختی
تهِ دنیا رسیدم من
بدون من سرت چقد گرمه
کی حال این روزامو میفهمه
قبول دارم گناه نکردی تو
کار دنیای بی رحمه
زمونه عمر ما رو میگیره
برادر از برادرش سیره
تو دیر رسیدی خیلی دیره
به خاطر تو هر کاری کردم
تو رفتی من چه جوری برگردم
خودت بیا دورت بگردم صدام کن
صدای تو لالایی بچگیمه صدام کن
دیگه خستم از عشقای نصف نیمه نگام کن
به جون چشات دیگه جون ندارم که بگم نمیشه
مگه میگذره آدم از اونی که زندگیشه
مگه ریشه از زردی ساقههاش خسته میشه
به جون چشات دیگه جون ندارم که بگم نمیشه
منبع: