منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار
تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار
.
.
اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم ، اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود .
.
.
برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
ادامه مطلب ...
نمی دانم چرا ، کجا ، تا کی ، برای چه ، ولی رفتی بی آنکه به فکر غربت چشمان من باشی
.
.
گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم … فضای اتاق برای پرواز کافی نبود
.
.
چقدر سخته
دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که
یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده
دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم … من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم …
ترسم که قلم شعله زند صفحه بسوزد … با آن دل گریه به عزیزم چه نویسم
.
.
یادته زیر گنبد کبود دو تا عاشق بودن و کلی حسود ؟ تقصیر
همون حسودا بود که حالا شده یکی بود یکی نبود!
.
.
توی زندون عشق تو اونقدر شلوغ میکن و زندونو بهم
میریزم که مجبور بشی منو بذاری توی انفرادی قلبت !