من کر نیستم
فقط از وقتی صدایت را شنیدم
دیگر هیچ صدایی شنیدنی نیست…
.
.
من برمیخیزم!چراغی در دست،چراغی در دلم.زنگار روحم را صیقل می زنم،آینه ای برابر آینه ات میگذارم،
تاازتو،ابدیتی بسازم…
.
.
به”او”بگوئیدنگران شبهایم نباشد! سکوتم،قرصهایم لرزش دستانم همه هستند! تنهانیستم..