صافی آب مرایادتو انداخت رفیق! تودلت سبز،لبت سرخ،چراغ خانه ات روشن، روزیت همیشه چرخان،نفست
داغ، تنت گرم . . .دعایت بامن . . .
.
.
من ازاعدام نمیترسم نه ازچوبش نه ازدارش!من از پایان بی دیدارمیترسم!
.
.
صبح روزی کسی گفت به من:توچقدر تنهایی؟گفتمش در پاسخ توچقدرنادانی تن من گرتنهاست، دل من
بادلهاست! دوستانی دارم همه از جنس بلورکه دعایم گویندودعاشان گویم یادشان دردل من، قلبشان منزل
من!
اینجافقط بایدنقاب بی تفاوتی برچهره بزنی واحساست رامخفی کنی چون اینجا زمین است . ..
.
به گونه ای آرزوکنید که انگارهمیشه زنده می مانیدوبه گونه ای زندگی کنیدکه انگار همین امروزمیمیرید
.
.
کوه بانخستین سنگها آغازمی شودو انسان بانخستین درد(احمد شاملو)
.
.
آنان که پاره ای از روح خودرابه دیگران می بخشندازهمه بیشتربه خداشبیه اند. .
.
.
هرگاه خبرمرگم را شنیدی درپی مزاری باش که برسنگش نوشته ساده بودم باختم. . .!.
.
گفتم تمام وجودم از آن توبودمشکلت چه بودکه بامن چنین کردی،گفت آنقدر خوبی که حالم رابهم میزنی!
.
.
چه خوب است آدمها یک نفررودوست داشته باشندنه هرروز یک نفررا. . .
.
.
درد دارد. . . . .وقتی چیزی راکسرمیکنی که باوجودت جمع زده ای . . .
.
.
یواشکی دوستت دارم آدمهای دنیا چشم دیدن عشق رو ندارن. . .
.
.
بعدازتوجای خالی دلم مثل کفشهای سیندرلا اندازه هیچ یک ازمردمان شهر نمیشود حتی به زور . . .
.
.
نگران فردانباش!خدای دیروزوامروزت فردا هم هست! فرداهایت قشنگ. .
.
.
از شیشه باش،اما به همه بگو ازسنگم!
مردم این زمانه فقط دنبال شکستنند…
.
.
این روزا سیگارهایم بوی خون گرفته.. رگ هایم بوی دود..،!
.
.
جان رفته ولی زخم جفایت نرود
تأثیر دو چشم بی وفایت نرود
فرشی زدل شکسته انداخته ام
آهسته بیا!شیشه به پایت نرود..،!
.
.
لبخندهایت رابزن جانانه نگاهش کن عاشقانه هایت را بگو برایش…
فقط آن لباسی که من دوست داشتم رابرایش نپوش..،!
.
.
خرابه خرابم….اندازه ی پلیسی که متهمش رفیقشه..،!
.
.
یارو پاکت سیگارو گرفت طرفم گفت: نمیکشی؟
خیلی خسته گفتم:
خودم میکشم ولی مغزم دیگه نمیکشه..،!
.
.
بهانه ای برای سیگار های پشت سر هم ندارم…
جز این که بگویم از کبریتم یک چوب بیشتر نمانده است..،!
.
.
رویاها را ول کن دلم!
هیچ “تو”یی دوستت نداشته،حتی “تو”های رویاهایت نیز با “تو”های دیگر رفته اند ..
بلند شو .. رؤیا دیدن بس است ..،!
.
.
بعضی وقتها دلم میخواد، دستم و بزارم زیر چونم، چشم تو چشم خدا بشم زل بزنم و بهش بگم،
که چی مثلأ..،!